سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دریافت کد خوش آمدگویی
سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
Coming soon...به زودی رازهای 3 گانه - کلی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلی

رازهاى سه گانه

حس کنجکاوى و ویژگى آینده نگرى و کمال جویى انسان، او را به شناخت گذشته، حال و آینده خویش رهنمون مى سازد، و در اعماق جانش، عشق سوزان و عطش پایان ناپذیرى را براى گشودن این رازهاى سه گانه پدید مى آورد.

او را بر مى انگیزد تا از سویى به مطالعه تاریخ پیشینیان دست یازد، و از شرایط معاصر تا اعماق تاریخ و تا سپیده دم آن، پیش رود، وقایع و حوادث نهفته در دل تاریخ و ماقبل تاریخ را، با شیوه ها و اسلوبهاى ابتکارى و تجهیزات مدرن، کشف کند و زیر ذره بین تجزیه و تحلیل برد، تا ضمن شناخت گذشته و کسب آگاهیهاى سودمند، درسها و تجربه هاى گرانبها و ارزشمندى را از فراز و نشیب، طلوع و غروب و پیشرفت تمدنها و فروپاشى جامعه ها و سلسله هاى پیشین، براى ساختن دنیاى نو و جامعه مطلوب و آفرینش تمدن دلخواه فراگیرد، و از دگر سو همین عوامل به علاوه بیم و امید، انسان را به تفکر عمیق و کاوش پى گیر درباره آینده وا مى دارد.

آیا آینده تاریخ، آینده اى است زیبا یا زشت؟ به هنجار و متعادل است، یا ناهنجار و کج و معوج؟ آیا آینده تاریخ روشن و تماشایى است؟ یا تیره و غمبار؟

آیا سرنوشت محتوم جامعه هاى انسانى همین است که حکومت مردم شایسته و برگزیده را تجربه نکند و همیشه در چنگال زور و فریب و سرکوب و خشونت دست و پا زند؟ آیا روند تاریخ به همین صورت ادامه خواهد یافت و ستم و بیداد همزاد و همراه انسان خواهد بود؟ یا سرانجام آرزوها و آرمانها و ایده آلهاى انسان تحقق خواهد یافت و فرداى زیبا و پیروزى دوست داشتنى طلوع خواهد کرد و روزگارِ بهتر آزادى و رهایى رخ خواهد گشود؟

پاسخى نویدبخش و امیدآفرین

پاسخ قرآن به این مسئله، امیدآفرین و نویدبخش است; در نگرش قرآن، رنج و اندوه انسان، ابدى نیست. ستم و بیداد هم، همزاد و همراه انسان نخواهد بود، و محکومیت و بندگى و اسارت انسان نیز همیشگى نیست. بر طبق قوانین و سُنن الهى، آنچه مایه رنج و درد و اسارت انسان و مانع حرکت تکاملى و اصلاحى و آزادى خواهانه اوست، محکوم به فناست و هر آنچه به سود بندگان شایسته خداست، درخشندگى و شکوه و پایندگى خواهد یافت.

پیروزى نهایى حق و عدالت و آزادى و حقوق بشر ـ که امرى است محتوم و تردیدناپذیر ـ سرانجام پرتوافکن خواهد گشت و ظلمت و سیاهى ظلم و جور و حق ناپذیرى و اصلاح ستیزى را نابود خواهد ساخت. بدین سان قرآن دریچه هاى امید و دروازه هاى نوید و اطمینان به آینده را بر روى قلبهاى سرد و یخ زده محرومان ملل مى گشاید و نسیم زندگى را در جان فسرده آنان مى دمد:

(فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمّا ما یَنْفَعُ النّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الاَْرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الاَْمْثالَ)[1]

«اما کفها و ناخالصیهاى روى آب، به کنارى پرتاب مى گردد و از میان مى رود، و اما آنچه به مردم سود مى رساند، در زمین مى ماند. خدا براى راهیابى مردم مثالها را این گونه مى زند.»

از نظرگاه قرآن این واقعیت، مسلم و قطعى است که حکومت نهایى، حکومت حق و عدل، خرد و شعور، آزادى و حقوق بشر و حکومت مورد رضایت هماره مردم است.[2]

از نظرگاه قرآن و اهل بیت، آینده جهان و جهانیان، آینده نابود شدن باطل و بیداد و سرانجامِ خوش پیروزمندانه از آنِ تقوا و تقواپیشگان و رعایت گران حقوق و آزادى و خشنودى مردم است; از آنِ شایستگى و صاحبان شایستگى و از آنِ داد و دادگران است.

مؤلف «المیزان» در این باره مى نویسد:

«کاوش عمیق در احوال کائنات نشان مى دهد که انسان نیز به عنوان جزیى از کائنات، در آینده زندگى و تاریخ خود به نهایت کمال خود خواهد رسید. آنچه در قرآن آمده است ـ که استقرار اسلام در جهان، امرى شدنى و قطعى است ـ در حقیقت تعبیر دیگرى است از این مطلب که انسان به کمال تام و تمام خود خواهد رسید.»[3]

فرجام شکوهمند تاریخ از دیدگاه قرآن

تاریخ چیزى جز بازتاب درگیرى پایدار و بى امان حق و باطل، عدل و ستم، یا آزادى و استبداد نیست. رویارویى طرفداران این دو، از سپیده دم حیات تاکنون به طور مداوم و در میدانهاى گوناگون جریان داشته و پیروزى و شکست دست به دست گردیده است.

در روند تاریخ، زمانها و مقاطع بسیارى پیش آمده است که حق و رهروان راه عدالت، در ضعف و فشار بوده و باطل و ستم، در فرمهاى مختلف، حتى در فرم مذهب سالارى مخوف و خشونت بارى در تاخت و تاز بوده اند; اما سرانجامِ تاریخ و کاروان انسانیت طبق خواست تاریخى خدا و سُنن او از آنِ حق و حق طلبان و آزادى خواهان است.

بر طبق قوانین و سنن الهى، آنچه مایه رنج و درد و اسارت انسان و مانع حرکت تکاملى و اصلاحى و آزادى خواهانه اوست، محکوم به فناست.

اینک به مطالعه و تدبر در انبوه آیاتى که بیانگر این سنت امیدبخش خدا و این خواست تاریخى آن قادر تواناى حاکم بر جامعه و تاریخ است، مى پردازیم:

1ـ قانون پیروزى حق بر باطل

قرآن، نویدگر این حقیقت است که در مبارزه طولانى و پردامنه حق و باطل، سرانجام حق و عدالت پیروز خواهد شد و باطل و بیداد، محتوم به اضمحلال و انهدام و فناست; چرا که نظام تکوین، نظام خیر و مهر و غلبه خیر و مهر بر شر و ظلم است و بر این اساس، فرجام نظام اجتماعى و آینده زندگى و تاریخ جامعه ها و تمدنها نیز فرجامى است که نظام عدل و توحید و مردم سالارى و مسئولیت پذیرى بر کفرگرایى و حق ستیزى و نظارت گریزى و طاغوت منشى پیروز خواهد گشت.

1ـ1ـ قرآن ضمن تأکید بر هدفمند بودن آفرینش و حرکت تاریخ، با یورش به پندار پوچى که آفرینش جهان، انسان و روند تاریخ را بیهوده و بازیچه مى پندارد، سنت یاد شده را بدین صورت انعکاس مى بخشد:

(وَ ما خَلَقْنا السَّماءَ وَ الأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبینَ ... بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَاِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَکُمُ الْوَیْلُ مِمّا تَصِفُونَ)[4]

«و ما آسمان و زمین را و آنچه میان آن دو پدید آمده است، به بازیچه و بیهوده نیافریدیم. اگر مى خواستیم بازیچه اى بگیریم، بى تردید آن را از نزد خود مى گرفتیم; بلکه ما حق را بر سر باطل و بیداد مى کوبیم، پس آن را درهم مى شکند و نابود مى سازد و باطل و بیداد نابود شدنى است; اما واى بر شما بیدادگران از آنچه وصف مى کنید!»

2ـ1ـ در سوره «رعد» در قالب مثال زیبایى، جریان حق و باطل و عدالت و ستم و سرنوشت محتوم آنها را به آب و کف روى آب تشبیه مى کند. همچنان که کف و ناخالصى بر روى آب، چهره مى گشاید و آب را ـ که مایه حیات و نشاط و طراوت و شور زندگى است ـ از دیده ها پنهان مى کند و با حرکت آب جولان مى دهد، باطل نیز بر دوش حق سوار و با حرکت حق، مسیر تاریخ را طى مى کند; اما همان گونه که کفها بر روى آب ناپایدارند و آنچه پایدار مى ماند، آب صاف و زلال است، سرانجام، باطلهاى کف گونه نیز محو و نابود مى گردند و حق و عدل و آزادى و آزادگى به سان آب جارى، دلهاى تشنگان را پرنشاط و کران تا کران هستى را جلوه گاه نورافشانى و چشم نوازى خویش خواهد ساخت:

(أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَة أَوْ مَتاع زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمّا ما یَنْفَعُ النّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الارضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الاَْمْثالَ)[5]

«همان خدایى که آبى از آسمان به صورت باران فرود آورد، آن گاه رودخانه هایى به اندازه کشش خود روان شدند. و سیلاب، کفى برآمده بر روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زیور یا کالایى در شعله هاى آتش مى گدازند نیز ناخالصى و کفى به سان آن بر مى آید. خدا حق و باطل را این گونه مثال مى زند; اما کف روى آب به کنارى پرتاب مى گردد و از میان مى رود، و اما آنچه به مردم سود مى رساند، در زمین مى ماند. خدا براى راهیابى مردم مثالها را این گونه مى زند.»

3ـ1ـ بدین صورت پیروزى حق و عدالت و زوال محتوم باطل و زورمدارى و قیم مآبى را اعلام مى کند:

(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً)[6]

«و بگو: حق آمد و باطل نابود شد; آرى، باطل هماره نابود شدنى است!»

(وَ یُریدُ اللّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ)[7]

«اما خدا مى خواهد حق و عدالت را با کلمات خود تقویت و استوار نموده، کفرگرایان و حق ناپذیران را ریشه کن سازد. او مى خواهد تا حق را استوار سازد و باطل و بیداد را از میان بردارد، هر چند جنایتکاران آن را خوش نداشته باشند.»

2ـ پیروزى راه و رسم عادلانه و انسانى پیامبران

نهضتهاى توحیدى در جریان تاریخ براى نجات انسان از اسارت شیطان، مظاهر فریباى طبیعت، نفس سرکش و آن گاه اوج دادن انسان به پرفرازترین قلّه توحید و تقوا، مجاهدات و مبارزات قهرمانانه و مخلصانه و روشنگرى را تدارک دیده اند، و با وجود مخالفتها و جنگ و ستیزها، هماره پیروز بوده اند و تاکنون بیشتر مردم جهان را در سایه هدایت و نجات خود نگاه داشته اند.

آینده نگرى وحى و بینش تاریخى قرآن نیز مخالفتها و سنگ اندازیها و اصلاح ستیزیهاى مخالفانِ دعوتهاى توحیدى را ناپایدار مى شناسد و بر این اندیشه است که سنگرهاى پوشالى و دخمه هاى عنکبوتى آنان طبق وعده تخلف ناپذیر خدا فرو خواهد ریخت، و حاکمیت آزامنشانه پیامبران بر تمامى قلبها و جانها تحقق خواهد یافت; این یکى از سنتهاى تبدیل ناپذیر خداست که در آیات متعددى از کتاب پرشکوه او نمایان شده است:

(إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا فِى الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الأَشْهادُ)[8]

«ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده اند، در زندگى دنیا و روزى که گواهان به پا مى خیزند یارى مى دهیم!»

(کَتَبَ اللّهُ لأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِى إِنَّ اللّهَ قَوِىُّ عَزِیزٌ)[9]

«خدا چنین مقرر داشته است که: من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد; چرا که خداوند نیرومند و شکست ناپذیر است!»

(وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَ إِنَّ جُنَدَنَا لَهُمُ الْغالِبُونَ)[10]

«و به یقین فرمان ما در مورد بندگان فرستاده ما از پیش چنین رفته است که آنان یارى شدگان اند، و بر دشمنان خود پیروز خواهند شد و لشکریان ما بى تردید پیروزند!»

3ـ قانون وراثت زمین

قرآن در نگرش تاریخى اش درباره آینده جهان و انسان، بر این حقیقت گواهى مى دهد که سرانجام، رنجها، مشقتها، اسارتها، گرفتاریها و حرمانهاى انسان پایان مى پذیرد; چرا که سنت تغییرناپذیر خدا بر این قرار گرفته که در واپسین حرکت تاریخ، تنها بندگان شایسته و وارسته و اصلاح طلب خدا وارثان و سر رشته داران زمین و زمان گردند، و برنامه مترقى و روش انسانى و آزادمنشانه آنان بر همه جهان، مدیریت و حکومت عادلانه کند و کران تا کران جهان از پلیدى وجود پندارها و اندیشه هاى زورمدار و چهره هاى خشن و اصلاح ناپذیر و جریاناى ستمکار و پایمال کننده حقوق و آزادى بشر پاک و پاکیزه شود.

قرآن در بیان این نوید مى فرماید:

(وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ اِنَّ فى هذا لَبَلاغاً لِقَوْم عابِدینَ)[11]

«و به یقین ما در زبور پس از تورات[12] نوشتیم که زمین را بندگان شایسته کردار ما به ارث خواهند برد.[13] به راستى که در این نوید شادى بخش و پرشکوه، براى مردمى که پرستشگر خدا هستند، پیام رسا و بسنده اى است.»[14]

(وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَةً وَ نَجْعَلَهُمْ الْوارِثینَ)[15]

«و مى خواهیم بر کسانى که در زمین بر اثر فریب و سرکوب فرودست شده اند، منت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیم و وارثان زمین قرارشان دهیم.»

4ـ مدیریت و رهبرى توحیدگرایانِ شایسته کردار

از دیدگاه بینش تاریخى قرآن، در جریان کشاکش و درگیرى توحیدگرایان و شرک گرایان، گرچه ممکن است توحیدگرایان و طرفداران حق و عدالت بارها دچار ناکامى گردند، و اشتباهات، ندانم کاریها و بیگانگیهاى آنان با پیام خدا پاپیچ آنها شود، اما این سنت محتوم و وعده قطعى خداست که در آخرین برخورد و پیکار میان این دو گرایش و روش، پیروزى جاودانه با خداجویان و ایمان داران و آزادى خواهان است.

(وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ ءَامَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الاَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنى لا یُشْرِکُونَ بِى شَیْئاً ...)[16]

«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، وعده فرموده است که آنان را در روى زمین به جانشینى خود برخواهد گزید; درست همان سان که آن کسانى را که پیش از آنان بودند، جانشین خود قرار داد; و آن دین و آیین و روش و منشى را که براى آنان پسندیده است به سود آنان استقرار خواهد بخشید; و ترس آنان را به نعمت امنیت و آرامش تبدیل خواهد ساخت; به گونه اى که تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریک و همتاى من نمى سازند ... .»[17]

بنابراین، کسانى که به ایمان و پرواى راستین مجهز باشند و در جامعه و تمدن خود شایسته و آزادمنشانه عمل کنند و به اصلاح امور و ساماندهى شئون مردم بپردازند و به گونه اى رفتار کنند که رأى و رضایت مردم را به همراه داشته باشند، بى تردید در میدان تنازع بقا، گوى سبقت را خواهند ربود و مدیریت زمین و زمان در اختیار آنان قرار خواهد گرفت.

5ـ استقرار آیین و روش خداپسندانه در گیتى

در دنیایى که قدرتهاى ستمکار، از هر سو سلطه ظالمانه و انحصارى خود را بر توده هاى دربند تحمیل نموده و بلاى جهل و خرافات، مرامها و مسلکها و مذاهب شرک آلود و تاریک اندیش، زنجیرهاى گران خود را بر مغزها و اندیشه ها پیچیده بودند، قرآن به رهروان راه توحید، نوید نجات و فلاح داد.

به آنان نوید فرجام خوش و آینده سعادتمندانه، نوید گسترش پیام قرآن و پیروزى آزادى بر دیو استبداد، گرایش بشریت به دین خداپسندانه و پیروزى اندیشه مترقى قرآن بر اندیشه هاى شرک و بیداد را داد و همگان شاهد بودند که با گذشت زمان، نویدهاى قرآن یکى پس از دیگرى جامه عمل پوشید، و نه تنها مکه و مدینه و جزیرة العرب، که کاخهاى ستم استبدادگران و خشونت کیشان در ایران، روم، مصر، یمن و شرق و غرب جهان آن روز در معرض نفوذ پیام قرآن قرار گرفت، به گونه اى که اینک با وجود استبداد و فساد حکومتهاى کشورهاى مسلمان نشین و دیگر عوامل بازدارنده اى که در جامعه هاى مسلمان به وجود آمده، باز هم پیام قرآن در پرتو حقانیت و جاذبه و محتوا و دیگر ویژگیهایش زیر این آسمان نیلگون جنبه جهانى یافته است.

اینها همه تازه بخشى از نوید قرآن است و بخش دیگرش در راه است. بى تردید هر پژوهشگر منصفى با تعمق در بخش گذشته، به آینده اطمینان خواهد یافت و نوید قرآن را جدى و قطعى خواهد گرفت و باور خواهد نمود که بشریت، سرانجام از سلطه اهریمنانه مکتبها و فلسفه ها و ایسم ها و کیشهاى شخصیت و بافته هاى میان تهى و اسارت آور و مذهب سالاریهاى هراس انگیز و ابزار فریب و سرکوب ساختن دین خدا آزاد مى شود و سعادت و معنویت و اخلاق و حقوق بشر ـ آن گونه که بایسته و شایسته است ـ بر جهان سایه مى افکند. این وعده محتوم خداست که بدین صورت ترسیم شده است:

(وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِى ارْتَضى لَهُمْ ...)[18]

«و دین و آیین مترقى و منش عادلانه و انسانى را ـ که براى آنان پسندیده است ـ به سود آنان استقرار بخشیده و پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت.»

6ـ صلح و امنیت جهانى

از بلاهاى اجتماعى دنیاى معاصر، فاجعه عدم امنیت است; عدم امنیت فردى، خانوادگى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، شغلى، و عدم امنیت در دیگر ابعاد و جلوه هاى حیات بشر.

امنیت در جهان معاصر تنها در مصاحبه ها و رسانه هاى انحصارى حکومتها و قدرتها

سنت تغییرناپذیر خدا بر این قرار گرفته که در واپسین حرکت تاریخ، تنها بندگان شایسته و وارسته و اصلاح طلب خدا وارثان و سررشته داران زمین و زمان گردند.

جلوه گر است و نه در عینیت جامعه ها، و جهان در کام شعله هاى هستى سوز و امیدکش ناامنیها و شرارتهایى است که زورمندان خودکامه آن را برافروخته اند و هیزم کش آن اند و بى تردید خود آنها نیز قربانى این آتش افروزیها خواهند گشت; چرا که «مَنْ زَرَعَ الْعُدوانَ حَصَدَ الْخُسْرانَ»; «آن کسى که بذر تجاوز و ناامنى بیفشاند، حاصلى جز زیان درو نخواهد کرد.»

اما قرآن نوید دهنده بهروزى و نجات است; نجات از ناامنیها، و بال گشودن و رسیدن به امنیت و آرامش; به امنیت جانى، امنیت اقتصادى، امنیت شغلى، امنیت عرضى و آبرویى، امنیت مسکن و وطن و سرزمین.

قرآن بر این روش و سنت خدا رهنمون است که شرارتها و ناامنیها و استبداد و انحصار و اختناق و سرکوب عریان و شبه قانونى را پایانى است، و سرانجام جامعه انسانى به امنیت به مفهوم حقیقى اش خواهد رسید:

(... وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِى لا یُشْرِکُونَ بِى شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ)[19]

«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند وعده فرموده است که بى تردید آنان را در روى زمین و در اداره امور آن به جانشینى خود برخواهد گزید; درست همان سان که کسانى را که پیش از آنان بودند، جانشین خود قرار داد; و آن دین و آیینى را که براى آنان پسندیده است به سود آنان استقرار خواهد بخشید; و ترس و هراس آنان را به نعمت امنیت و آرامش تبدیل خواهد ساخت; به گونه اى که تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریک و همتاى من نمى سازند.»

در این آیه، سه نوید براى واپسین حرکت تاریخ و روزگار رهایى و آزادى آمده است:

1ـ مدیریت و جهاندارى ایمان داران و شایستگان در بینش، روش و منش;

2ـ استقرار دین و آیین و روش و منش خردمندانه و بشر دوستانه و خداپسندانه در مزرعه جانها و مغزها و از پى آن در گستره زمین و زمان;

3ـ از میان رفتن همه عوامل خوف و ترس و ابزارهاى وحشت و ناامنى و هیولاى خشونت و سرکوب و استقرار آزادى و امنیت جهانى.

7ـ گسترش جهانىِ اسلام

تاریخ پرماجراى انسان، نشانگر آن است که از بدو آفرینش انسان و تشکیل نخستین جامعه بشرى تاکنون، برخورد اندیشه ها و سلیقه ها، باورها و مذهبها جزء گسست ناپذیر زندگى جامعه ها و تمدن ها بوده است.

در این برخورد و گاه نبرد سهمگین، با وجود مخالفتها و کارشکنیها و خصومتها و جنگ و ستیزهاى سردمداران استبداد و ارتجاع، گرچه پیوسته دین خدا و دعوت هاى آسمانى پیامبران پیروز بوده و در برابر، مذاهب و مکاتب شرک آلود و خرافه ساز و استبدادپرداز، تنها در مقاطعى از تاریخ، آن هم به ضرب زور عریان و نیمه عریان جولانى داشته اند، اما قرآن در نگرش تاریخى خود نویدگر آن است که در فرجام تاریخ و آینده جهان، در گفتمان باورها و مکتبها و گفت و شنود تمدنها، دین اسلام پیروز خواهد شد.

این سنتى از سنتهاى خداست، گرچه انحصارگران و تبهکاران آن را نخواهند، و بسان شب پره از درخشش انوار طلایى خورشید عالم تاب و جهان آراى دین آزادى و عدالت، حتى با نام آن ممانعت به عمل آورند:

(یُریدُونَ اَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِاَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللّهُ اِلاّ اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدّینِ کُلِّه وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)[20]

«آنان مى خواهند نور خدا را با سخنان و دهان هاى خویش خاموش سازند، اما خدا جز این نمى خواهد که نور خود را به کمال رساند، گرچه کفرگرایان و حق ستیزان را خوش نیاید. او کسى است که پیامبرش را همراه با هدایت و دین درست فرستاد، تا آن دین توحیدى و آزادى بخش را بر هر چه دین و آیین و مرام ساختگى است پیروز سازد، گرچه شرک گرایان و بیدادگران این حقیقت را خوش نداشته باشند.»

8ـ جایگزینى شایستگان

قرآن در آیات متعددى، نویدگر آن است که در جریان روند تاریخ و حرکت جامعه ها و تمدنها، خداى بزرگ، شایستگان و صالحان و مصلحان و تلاشگران آگاه و پراخلاص را جایگزین جامعه ها و اقوام بى تعهد و مسؤولیت ناشناس ـ که رسالت دینى و انسانى خود را به انجام نمى رسانند و مقررات خدا و حقوق مردم را پاس نمى دارند ـ خواهد ساخت و این هشدارى است جدى به توحیدگرایان یا مدعیان مذهب و باورهاى دینى که بیدار گردند و خردمندانه بیندیشند و عادلانه و مردمى رفتار کنند. قرآن در این باره مى فرماید:

(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْم یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَى الْمؤمنینَ أعزَّة عَلى الکافرینَ یُجاهِدُونَ فى سبیلِ اللّه وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمِ ...)[21]

«هان اى کسانى که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از روش و آیین خداپسندانه خود برگردد، به خدا زیانى نمى رساند; خدا به زودى گروهى دیگر را مى آورد که آنان را دوست مى دارد و آنان نیز او را دوست مى دارند. اینان با مردم باایمان و حق طلب فروتن هستند، و در برابر کفرگرایان و حق ناپذیران، سرفراز و شکست ناپذیر، در راه خدا جهاد مى کنند، و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى هراسند.»

نیز مى فرماید:

(وَ إِنْ تَتَوَلَّوا یَسْتَبْدِلْ قوماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ ...)[22]

«و اگر از حق و عدالت روى برتابید، خدا جاى شما را به مردمى دیگر خواهد داد، آن گاه آنان دیگر به سان شما نخواهند بود.»

9ـ آینده، در قلمرو رعایت کنندگان حقوق خدا و مردم

قرآن نویدگر بهروزى و نجات و سرانجامى خوش براى جهان و مردم آن در واپسین حرکت تاریخ است.

این فرجام خوش، از جمله در این آیات جلوه گر است:

(وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى)[23]

«عاقبت نیک و فرجام خوش براى تقواست.»

(وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ)[24]

«عاقبت نیک و فرجام خوش براى پرواپیشگان است.»

(اِسْتَعینُوا بِاللّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ)[25]

«از خدا یارى جویید و پایدارى ورزید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد مى دهد; و سرانجام نیک و فرجام خوش براى پرواپیشگان است.»

(تِلْکَ مِنْ اَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیها اِلَیْکَ ما کُنْتَ تَعْلَمُها اَنْتَ وَ لا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ اِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقینَ)[26]

«این از خبرهاى غیب است که به تو اى پیامبر! وحى مى کنیم. پیش از این، نه تو آن را مى دانستى و نه جامعه و مردم تو، پس شکیبایى پیشه ساز که سرانجام نیک و فرجام خوش براى پرواپیشگان است.»

10ـ پیروزى همه جانبه رهروان راه عادلانه و آزادمنشانه خدا

با نگرشى دقیق بر کران تا کران قرآن و دیگر منابع اصیل دینى، به یک رویارویى همه جانبه میان دو جبهه و دو تشکل بزرگ و فراگیر در گذر زمان بر مى خوریم که در چهره هاى گوناگون، از سپیده دم تاریخ تاکنون ادامه داشته، بى تردید هم چنان با مبادله پیروزى و ناکامى تا واپسین حرکت تاریخ ادامه خواهد یافت.

در جبهه و حزب نخست، پیامبران و پیشوایان نور و پیروان حقیقى آنان، قرار دارند، که در قرآن شریف از این جبهه خردمند و کمال جو و ترقى خواه و سرفراز، به گروه رهروان راه خدا یا «حزب خدا» تعبیر شده، و برایشان شرایط، نشانه ها، ویژگیها و اهداف بلندى ترسیم گشته است، و گروه دوم شیطان ها و زورمداران استبدادگر و انحصارطلب و عامل اختناق و خشونت و دژخیمان و جلادان و سرسپردگان بدان ها و واپسگرایان هستند که در منطق وحى، «حزب شیطان» نام گرفته اند.

فرجام آنان پیروزى و سرفرازى و سرانجام اینان شکست و بدنامى همه جانبه و خسران و رسوایى است: (اَلا اِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ)[27]

از اساسى ترین شرایط عضویت در این گروه فراگیر (حزب خدا) آگاهى ژرف و مسئولیت شناسى دقیق و رعایت شفاف و روشن مقررات خدا و حقوق مردم مى باشد، که حقوق بشر ـ با همه زیبایى و جاذبه اش در روزگار ما ـ بخش کوچکى از آن است.

فرد و گروهى که مى خواهد در این راه گام سپارد، باید باورى خردمندانه، بینشى مترقى، عقیده اى خالص، ایمانى ژرف و عملى شایسته در عرصه هاى زندگى فراهم آورد، نه آنکه به شعر و شعار ناآگاهانه و احساسى و ساده اندیشانه بسنده کند.

چنین ایمان و باورى است که انسان را دگرگون مى سازد و در کران تا کران جانش تحول مطلوب ایجاد مى کند. جامعه را به سوى حق و عدالت و آزادى و آزادگى و فضیلت و معنویت به حرکت مى آورد و صف ها را متحد مى نماید و اندیشه ها و نیت ها و گفتار و عملکردها را خالصانه و مسئولانه مى سازد و به انسان نیرو و توان و قدرتى شگرف و باور نکردنى مى بخشد.

از اساسى ترین شرایط عضویت در این گروه فراگیر (حزب خدا) آگاهى ژرف و مسئولیت شناسى دقیق و رعایت شفاف و روشن مقررات خدا و حقوق مردم مى باشد.

روشن است که چنین جامعه و تمدن و تشکلى هنگامى که داراى این ایمان و آراسته به این فکر و فرهنگ و تقوا و تعهد باشد، نواندیش و کمال جو و پیشرو و پیروز و سرفراز و آزامنش است; و اگر در مقاطعى از تاریخ، جبهه توحید و تقوا در برابر حزب شیطان دچار صدمات و لطمات و ضعف و شکست گشت، باید هر عضو آن، این شهامت و ابتکار و آزاداندیشى را در خود بیابد که علت عدم موفقیت و ضعف و شکست تشکیلات خود را، در ضعف شناخت خود و دشمن، در ضعف ایمان و تقوا، در وانهادن وظایف و مسؤولیتها، در چگونگى رابطه با هم دین و هم نوع و در یک کلام، در از دست دادن شرایط پیوستگى خود و تشکیلات و مدیریت و روش و منش خود به حزب خدا جست و جو کند، نه در تخلف پذیرى وعده قطعى و حتمى خدا.

(قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسیرُوا فِى الاَْرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ هذا بَیانُ لِلنّاسِ وَ هُدَىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَنْتُمُ الاَْعْلَوْنَ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ اِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الاَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ وَ لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ)[28]

«به یقین پیش از شما فراز و نشیبهایى براساس سنتهایى که خدا براى ظهور و سقوط جامعه ها قرار داده بوده و گذشته است; بنابراین، در زمین و زمان بگردید و بنگرید که فرجام کار دروغ شمرندگان حق و عدالت چگونه بوده است؟ این قرآن، بیانى روشن براى مردم و رهنمود و اندرزى براى پرواپیشگان است. هان اى توحیدگرایان! در راه عدالت و آزادى پایدارى ورزید و سستى نکنید و اندوهگین مشوید که اگر به راستى با ایمان باشید، شما برترید. اگر در پیکار خداپسندانه «اُحُد» به شما گزند و آسیبى رسیده است، بى گمان به آن گروه تجاوزکار نیز در پیکار «بدر» آسیبى همانند آن رسید; و این روزهاى کامیابى و ناکامى است که ما آن را برابر سنتها در میان مردم مى گردانیم تا خردمندان جامعه ها بیندیشند و راز صعودها و سقوطها را بیابند و تا خدا کسانى را که به راستى ایمان آورده اند، معلوم سازد و از میان شما گواهانى برگیرد; و خدا بیدادگران را دوست نمى دارد.»

جبهه توحیدگرایان یا «حزب اللّه» راستین با همه فراز و نشیب هاى حیات انسان، از طلوع تاریخ تاکنون هرگز ناکام و ناموفق نبوده است، و با وجود جولانهاى زودگذر حزب شیطان و فشارهاى تجاوزکارانه آن، پیوسته پیروزى را در چهره هاى گوناگون نصیب خود ساخته و خوشنامى و سعادت حقیقى به نام او رقم خورده است، که به اهم آنها اشاره مى رود:

1ـ گاهى پیروزى به صورت فلاح و نجات حزب خدا، و در برابرش نابودى جبهه مخالف آنان به وسیله انواع بلا و عذاب بوده است، همانند طوفان نوح، صاعقه عاد، زلزله هاى منهدم کننده اى که بر قوم لوط فرود آمد; غرق شدن فرعون و نظام و سپاهیان تاریک اندیش و سرکوبگرش در نیل، فرو رفتن قارون در زمین و درو شدن اصحاب فیل.

2ـ گاهى پیروزى در چهره غلبه در میدان هاى نبرد نصیب آنان شده است، همانند پیروزى گروه عدالت خواه و استبدادناپذیر «طالوت» بر سپاه تجاوزکار و خشونت کیش «جالوت»; غلبه توحیدگرایان در جنگ «بدر»، «اُحُد»، «حُنین»، «خندق» و سرانجام فتح مکه و فرو ریختن آخرین سنگرهاى کفر و ارتجاع و استبداد و خشونت در سرزمین وحى و رسالت.

3ـ منطق و برهان و اندیشه و عقیده و آرمان مترقى و خردمندانه آنان بر مسلکها و مرامها و مکتبها و احزاب شیطانى در کران تا کران تاریخ بى هیچ استثنا، حتى در اوج شیطنت و جولان و رزمایشهاى میان تهى جبهه باطل و بیداد و مظلومیت جبهه حق و آزادى غلبه داشته است، و امروز هم اکثریت انسانها را به راه خود مى کشد و به منطق حق مجذوب مى سازد.

4ـ در نگرش تاریخى قرآن، پیروزى مهم ترى براى پیروان حقیقى قرآن و پیشوایان نور در راه است که در برخى از آیات خدا به صورت یک منشور جهانى بر تارک هستى مى درخشد و این پیام و نوید را مى سراید که: هان اى بشریت و اى توده هاى دربند! آگاه باشید که پیروزى همه جانبه ظاهرى نیز در فرجام شکوهمند تاریخ و آینده جهان از آن حزب واقعى خدا و بندگان کمال جو و نواندیش اوست.

البته حزب به معنى حقیقى کلمه با همان شرایط و ویژگیها و آرمانها و اهداف خالصانه و عادلانه قرآنى، نه دروغین و بدلى و بازیچه زر و زور و تزویر.

قرآن در این باره مى فرماید:

(اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکوةَ وَ هُمْ راکِعُونَ وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَاِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ)[29]

«سرپرست و سررشته دار شما، تنها خداست و پیامبر او و آنانى که ایمان آورده اند: همان کسانى که نماز برپا مى دارند، و در حال رکوع زکات مى دهند. و هر کس خدا و پیامبرش و کسانى را که ایمان آورده اند، دوست و سررشته دار خود بداند پیروز است; چرا که حزب راستین خدا همان پیروزمندان اند.»

نیز مى فرماید:

(لا تَجِدُ قَوْماً یُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوح مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنّات تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)[30]

«هیچ گروهى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و پیامبرش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند; آنان کسانى هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحى از ناحیه خود آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایى از بهشت ـ که نهرها از زیر درختانش جارى است ـ در مى آورد. آنان هماره در آنجا ماندگارند; خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند; اینان اند حزب خدا ; آرى، حزب راستین خداست که رستگاران اند.»


+ نوشته شده در چهارشنبه 92/5/2 12:22 عصر توسط یوسف غفاریان نظرات ()

X

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

Home .Bahar 20.
Email

Archives

زمستان 90



Categories

شیطان پرستی(4)


Links

جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان
.: شهر عشق :.
جاده های مه آلود
****شهرستان بجنورد****
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
###@وطنم جزین@###
عشق
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
شلمچه

جزتو
شبستان
تراوشات یک ذهن زیبا
عاشقانه
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
شایگان♥®♥
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
مناجات با عشق
فهادانــ
از یک انسان
پرسپولیس
کسب در آمد آسان از اینترنت
غریبه آشنا
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
خورشید خاموش
آروم آروم
هر چی بخوای
محمد
مشتاق
تنهایی.......
انواع فال
اس ام اس فارسی
کد تغییر شکل موس
منبع کد موزیک برای وبلاگ
قالب های فوق جدید


LinkDump

کد جدید جاوا

آرشیو پیوندهای روزانه



فالنامه حافظ

ابتدا نیت کنید

سپس برای شادی روح حضرت حافظ یک صلوات بفرستید

.::.حالا کلید فال را فشار دهید.::.

برای گرفتن فال خود اینجا را کلیک کنید
دریافت کد فال حافظ برای وبلاگ




آمار سایت



تعداد بازدیدها:




Design by : Bahar 20


.



بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 31403

 دانلود آهنگ - قیمت خودرو - قالب وبلاگ


کد موزیک ناری ناری با صدای علیرضا روزگار و حسام الدین


پرند وب





vascript" src="http://pichak.net/fun/sms-jok-persian/anti-in/sms.js">